برای تو مینویسم رها جانم

حاله من اصلا خوب نیست . امروز با مادرم کلی درمورد ناملایمات زندگی صحبت کردم یه تکه از حرفامون به این جا رسید:

رها واقعا تو با من چه کردی حالم از خودم بهم میخوره ،تنهایی و زندگی بدون تو داره نابودم میکنه طاقت دوریت رو اصلا ندارم عاشقی فقط درد و عذابه .حالم خرابه جدایی رو نمیتونم تحمل کنم . این روزا بدترین روزای عمرمو دارم یپری میکنم .حالمو فقط تو میتونی خوب کنی . کار هر روزم شده گوش دادن ب اهنگ‌های تو ، دیدن کلیپ‌های تو و عکسای تو .اشک‌هایم اجازه نوشتن بیشتر رو نمیده .اخرین چتمون 😊

امیدوارم اطرافیانت هم به اندازه من تو رو دوست داشته باشند.دوست دارم شب‌ها که میخوابی بهترین خواب‌ها را ببینی. نمیدانم چرا دارم برای تو مینویسم.حالم خوب نیست .اینجا در تنهایی روز به روز روحیه ام بدتر میشود.کاش میشد الان کنارم بودی .

امید وارم که حالت خوب باشد حاله من چنگی به دل نمیزند تقریبا هر روز یک شعر توی دفتری که خواستم بهت بدم مینویسم امشب شبی از فروغ انتخاب کردم بیشتر امشب نمینویسم .

سلام.